Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ايتنا»
2024-05-01@02:51:31 GMT

زندگی روی مریخ چگونه است؟

تاریخ انتشار: ۱۱ مرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۳۶۸۲۸۸

زندگی روی مریخ چگونه است؟

ایتنا - بزرگ‌ترین چالش تاکنون، ارتباط با عزیزان و خانواده‌ها است؛ به دلیل تاخیر زمانی و محدودیت‌های موجود، ارتباط گاهی متوقف می‌شود و گاهی هم بسیار کندتر از حد انتظار است.
از ورود«کلی هاستن» فرمانده ماموریت ناسا به «آنالوگ مریخ» یک ماه می‌گذرد. او نخستین ماموریت خود را همراه با سه خدمه دیگر در پایگاهی آغاز کرد که با شرایط سیاره مریخ ساخته شده است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

این افراد یک سال در پایگاه ۱۵۸ متر مربعی «مارس دان آلفا» در مرکز فضایی جانسون هیوستون سر می‌کنند که محیط زیست سیاره سرخ را شبیه‌سازی کرده است.

به گزارش ایتنا و به نقل از ایندیپندنت، مصاحبه نشریه اسپیس با کلی هاستن به دلیل شرایط زیستی که در شبیه‌ساز آنالوگ مریخ حاکم است، به صورت تصویری یا تلفنی امکان‌پذیر نبود، بنابراین از طریق ایمیل انجام شده است.

در حالی‌که هاستن و همراهانش، شامل راس براکول، مهندس پرواز، ناتان جونز، مسئول پزشکی، و آنکا سلاریو، مسئول علمی، زندگی در مریخ را شبیه‌سازی می‌کنند، گروه دیگری از دانشمندان، توانایی این گروه را در انجام وظایف و نیز میزان استرس آن‌ها را بررسی می‌کنند.

اسپیس: به ۲۵ ژوئن برگردیم، به اولین روز زندگی شما در شبیه‌ساز مریخ. آیا می‌توانید ۲۴ ساعت اولیه خود را برای خوانندگان شرح دهید؟
کلی هاستن: ما از ورود به ایستگاه آنقدر خوشحال بودیم که به محض رسیدن و بسته شدن در، یکدیگر را در آغوش کشیدیم. لحظه بسیار خاصی بود. شب اول صرف باز شدن وسایل و چیدن اتاق‌خواب شد. بعد از همه این‌ها ورودمان را با یک [فنجان] شیرکاکائوی داغ جشن گرفتیم.

روز بعد، فعالیت آغاز شد. کارها را با یک برنامه تعاملی ردیابی تحت نظارت، شروع کردیم. این برنامه پیام‌ها و اسناد مربوطه را در برنامه حفظ، و همچنین به بخش نظارت ماموریت در زمین ارائه می‌کند. وقتی مشکلی پیش می‌آید یا تغییری رخ می‌دهد، از طریق گزارش ماموریت به بخش نظارت انتقال می‌دهیم. اما به دلیل تاخیر زمانی، یاد ‌گرفته‌ایم که از پیش آماده و مهیا باشیم. مثلا اگر در شروع کار متوجه شویم چیزی گم شده یا اشتباه است، بیش از ۳۰ دقیقه زمان لازم است تا آن را اطلاع دهیم و پاسخی برای آن بیابیم. بنابراین، اغلب خودمان برای پیدا کردن نقص و برطرف کردن آن دست‌به‌کار می‌شویم.

ما تمام تمرین‌ها در آنالوگ مریخ را مکتوب و مستند می‌کنیم؛ از مصرف مایعات و خوردنی گرفته تا تمرین‌های مشخص روزمره.

اسپیس: چقدر طول کشید تا هیجان اولیه برطرف شود و به روال جدید عادت کنید؟
هاستن: واقعا مطمئن نیستم که هیجان اولیه کاملا برطرف شده باشد. ما اغلب طی هفته کارهای تازه انجام می‌دهیم و چیزهای جدید یاد می‌گیریم. گروه واقعا خوب کار می‌کند و تا حدی سریع‌تر به برنامه کاری و روتین آن برگشتیم.

از هفته دوم هم در قبال برنامه و تکمیل اهداف ماموریت به صورت روزانه، حس بسیار خوبی داشتیم.

 
کلی هاستن و همراهانش، راس براکول، مهندس پرواز، ناتان جونز افسر پزشکی و آنکا سلاریو افسر علمی 

اسپیس: در حال حاضر یک روز معمولی برای شما چه معنایی دارد؟ می‌توانید مختصری از روزهای زندگی گروه را در آنالوگ مریخ توضیح دهید؟
هاستن: یک روز زندگی در پایگاه، روز سختی به شمار می‌رود. ما کمی تنوع هم داریم. بعضی روزها به سطح مریخ می‌رویم که به این کار، «ای‌وی‌ای» (EVA) یا فعالیت خارج از محفظه بسته می‌گویند. در این حالت، در بیرون از مکان اقامت بر سطح مریخ راه می‌رویم و انجام کارهای متفاوتی را تجربه می‌کنیم. گاهی از واقعیت مجازی بهره‌مند می‌شویم که بسیار جذاب است.

ما روز خود را با اندازه‌گیری وزنمان، بلافاصله بعد از بیدار شدن، شروع می‌کنیم. چون دانشمندان این شبیه‌ساز، تا حد امکان داده‌ها را جمع‌آوری می‌کنند تا مطمئن شوند سالم می‌مانیم. پس از نظافت شخصی، صبحانه می‌خوریم و در مورد وظایف و نیازهای روز آینده بحث می‌کنیم و به پرسش‌های مهم روز قبل پاسخ می‌دهیم.

سپس به سراغ «ای‌وی‌ای» می‌رویم. البته برای این ‌کار از شب قبل گفت‌وگو می‌کنیم. برای قدم ‌زدن روی سطح مریخ، از لباس‌های فضایی شبیه‌سازی‌شده استفاده می‌کنیم.

هنگامی که به داخل برمی‌گردیم، زمانی برای تمیز کردن خودمان نداریم. زیرا اغلب به دلیل تعریق زیاد کار دشوار می‌شود و لباس‌های فضا‌نوردی هم بسیار سنگین‌اند. سپس شرح مختصری از کار ارائه می‌دهیم و از بهبودها و رویکردهای جایگزین برای دفعات بعدی حرف می‌زنیم.

بعد سراغ کارهای اضافی نظیر تعمیر یا نگهداری وسایل ضروری پایگاه می‌رویم، شام می‌خوریم و به کارهای شخصی و نوشتن کارهای خودمان می‌پردازیم. در مجموع ساعت ۱۰ شب زمان خاموشی و استراحت است تا به استقبال روز بعد برویم.

اسپیس: بزرگ‌ترین چالش شما تا امروز چه بوده است؟
هاتسن: بزرگ‌ترین چالش تاکنون، ارتباط با عزیزان و خانواده‌ها است. به دلیل تاخیر زمانی و محدودیت‌های موجود، ارتباط گاهی متوقف می‌شود و گاهی هم بسیار کندتر از حد انتظار است.

خوشبختانه این تنها چالش بزرگی است که تاکنون با آن مواجه شده‌ایم. چالش‌های روزانه دیگر حضور در مریخ تا حالا جالب و سرگرم‌کننده بوده‌اند.

اسپیس: آیا تقویم روزانه نگه می‌دارید؟ روی دیوار خط می‌کشید تا ۳۷۸ روز کامل بشمارید؟ یا گذر زمان را نادیده می‌گیرید؟
هاستن: نمی‌توانم بگویم که تقویم دارم. شریک زندگی‌ام در کالیفرنیا واقعا می‌خواست روزها را به سمت جلو بشماریم نه معکوس. ما گذر زمان را با روزهای گذشته علامت‌گذاری می‌کنیم، نه با روزهای باقی‌مانده. تا اینجای کار که حس خوبی داشت.

اسپیس: غذا چطور؟ به وعده‌های غذایی خشک محدود شده‌اید یا به غذای تازه (مثلا از باغ) دسترسی دارید؟
هاتسن: غذا خوب است. عمدتا شامل ترکیبی از غذاهای خشک یخ‌زده و غذاهای آماده برای خوردن است که با حرارات تثبیت می‌شوند. هفته‌ای یک ‌بار هم وعده غذایی خاصی داریم که کمی ترکیبی است و طعم‌های خاصی دارد. در واقع، برای غذا بیشتر از انتظارمان تنوع داریم. هرچیزی را که می‌‌خوریم، حتی نمک و فلفل، ثبت می‌کنیم.

اسپیس: همکاری گروه خدمه چطور است؟
هاستن: پویایی و همکاری گروه از آغاز این مشارکت بسیار خوب بود. حتی در دوره‌های ارزیابی. از اینکه با همه خیلی راحت و خودمانی‌ام و کنجکاوی آن‌ها برای شناخت من و تلاششان برای اینکه عضوی از این گروه باشند، مرا شگفت‌زده کرده است.  

منبع: ايتنا

کلیدواژه: مریخ فضا ناسا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.itna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ايتنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۳۶۸۲۸۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

چگونه به هنر نگاه کنیم و واقعا آن را ببینیم؟

"کارن کی هو" نویسنده حوزه هنری می‌گوید:"اگر سعی می‌کردید زندگی تان را بدون هنر دوباره تصور کنید بله، کاملا متفاوت به نظر می‌رسید. هنر با چیز‌هایی بیش‌تر از آن چه مردم فکر می‌کنند تلاقی می‌کند".

به گزارش فرارو به نقل از وُکس، این صرفا ون گوگ‌ها و مونه‌ها نیستند که آثار هنری شان بر روی دیوار موزه‌ها آویزان شده اند. هنر در آثار هنری‌ای مانند سازه "دروازه ابر" ساخته "آنیش کاپور" هنرمند بریتانیایی هندی تبار در پارک میلینیوم (هزاره) در شیکاگو یا در عمارت مارپیچ ساختمان گوگنهایم در نیویورک نیز وجود دارد.

هنر هم چنین، هنر زینت بخش پوستر فیلم‌های سینمایی و تابلو‌های ویترین فروشگاه‌ها می‌باشد. هنرمندان با هنرشان بر لباس‌هایی که می‌پوشید، موسیقی‌ای که گوش می‌دهید و محصولاتی که مصرف می‌کنید تاثیر می‌گذارند. به زبان ساده هنر همه جا حضور دارد.

با این وجود، اگر هنر اصلی اساسی از فرهنگ ما می‌باشد آیا بسیاری از ما احساس می‌کنیم که آن را درک نمی‌کنیم؟

نتیجه نظرسنجی‌ای انجام شده توسط "یوگاو" در سال ۲۰۲۳ میلادی منتشر شد نشان داد که تقریبا نیمی از پاسخ دهندگان امریکایی گفته بودند که خود را هنرمند نمی‌دانند. ۵۸ درصد یا حتی میزان بیش تری از پاسخ دهندگان گفته بودند که با جریان‌ها یا سبک‌های هنری معروف آشنا نیستند.

شما شاید بخواهید ستایش گر هنر باشید، اما برای تبدیل شدن به فردی هنردوست باید با هنر ارتباط برقرار کنید.

به هنر به عنوان یک ماجراجویی تعاملی نگاه کنید

گاهی اوقات استفاده از راهنما‌های صوتی یا گوش دادن به صحبت‌های هنرمندان برای روشن شدن تاریخچه یک اثر کمک کننده است، اما لزوما همواره به شما کمک نمی‌کند با هنر ارتباط برقرار کنید.

رمزگشایی معنای یک اثر مستلزم نگاه کردن به کالبدی بودن آن است. اتصال یک اثر هنری به سایر مصنوعات فرهنگی و در عین حال انتقال تجربیات زندگی خود از این باور سوررئالیستی پیروی می‌کند که معنا از مثلث سه ضلعی خود اثر، نیت هنرمند و واکنش بیننده به آن ناشی می‌شود.

معنای هنر از تعامل بین بیننده و هنرمند ناشی می‌شود. آن چه بیننده از یک اثر استنباط می‌کند صرفنظر از نیت هنرمند که خالق اثر بوده اهمیت دارد. از این منظر برای فهم یک اثر هنری باید کم‌تر احساس ترس به خود راه دهیم، زیرا هیچ راه درست یا غلطی برای خوانش یک اثر هنری وجود ندارد و صرفا ایده‌هایی هستند که می‌توانند توسط هنرمند بسط یافته یا هدایت شوند.

"مولی اووندن" هنرمند و شاعر در مینه سوتا در این باره می‌گوید:" نیازی ندارم بیننده نقاشی هایم دقیقا منظورم را بداند، اما دوست دارم به اصطلاح با اثرم دست بدهد. این بیش‌تر در مورد گشودگی به روی یک گفتگو یا دعوت به یک تجربه است". این رابطه با در نظر گرفتن بازدید از موزه یا گالری به عنوان یک اقدام فعال و نه منفعل ممکن است به تحکیم رابطه با هنر کمک کند.

یک مطالعه ۲۰ ساله که در سال ۲۰۱۷ میلادی مجددا تایید شد نشان داد که ما به طور متوسط صرفا به مدت ۲۷ ثانیه به یک اثر هنری در موزه یا گالری نگاه می‌کنیم که شامل عنوان و اطلاعات همراه آن می‌شود. "دیل" هنرمند چند رشته‌ای می‌گوید:"تلاشی برای خلق اثری وجود دارد که نیازی نیست زمان زیادی را صرف فکر کردن درباره آن کنید". با این وجود، او معتقد است که تفکر انتقادی برای هر هنری هم از طرف هنرمند و هم از طرف بیننده امری حیاتی می‌باشد.

اووندن می‌گوید:"ما در مدرسه یاد می‌گیریم چگونه در مواجهه با شعر یا هر اثر هنری دیگری همه اجرا را شناسایی کرده و آن‌ها را از هم جدا کنیم". با این وجود، او در کار خود به عنوان یک مربی هنری سعی می‌کند مخاطب را وادار کند که به این فکر کند که پس از آن تشریح چه رخ می‌دهد. او می‌گوید: "وقتی همه چیز از هم پاشید یاد نمی‌گیریم که چه کار کنیم و به نوعی اثر را رها می‌کنیم". اووندن بر این باور است که رابطه بین بیننده و اثر در روند جمع‌آوری دوباره جهان شکل می‌گیرد.

اگر هنر فرآیندی از تخیل است که واقعیت را قابل تصور، به یاد ماندنی و گاهی حتی قابل پیش بینی می‌سازد همانطور که "سوزان لنگر" فیلسوف فرهنگی گفته بود چنین تعاملی می‌تواند حتی فراتر از این نیز پیش برود، زیرا باعث ایجاد احساساتی می‌شود که ما هر روز با آن در تماس نیستیم احساساتی مانند انزجار و ترس. برای مثال، با تماشای آثار دیل متوجه می‌شویم که تعدادی از قطعات او الهام بخش طنز هستند و هم چنین تجربه بومیان امریکا را به تصویر می‌کشد، زیرا انسانیت به تصویر کشیده شده و حقیقت نگران کننده‌ای را در مورد تسخیر آمریکا نشان می‌دهد.

دیل با اشاره به این که نقش او به عنوان یک هنرمند آن است که ایده هایش را با صداقت بیان کند می‌گوید: "من سعی نمی‌کنم اثری را خلق نمایم و سپس به این فکر کنم که مخاطبان آن را دوست خواهند داشت". هنر صادقانه حتی می‌تواند مخاطبان را به شدت ناراحت کند. دیل می‌گوید:"با این وجود، این ناراحتی بخش مهمی از کار است".

در این مورد بخشی از عدم فهم هنر مخاطب می‌تواند ناشی از بی میلی برای مقابله با آن ناراحتی باشد. همان گونه که لنگر نوشته آموزش هنر آموزش احساس است وقتی هنر باعث ایجاد احساساتی می‌شود که ما همیشه به آن دسترسی نداریم ممکن است برای مدیریت آن کار دشواری پیش روی مان قرار داشته باشد. با این وجود، در جریان دست و پنجه نرم کردن با آن احساسات است که ارتباط با هنر و در نهایت درک و فهم آن شکل خواهد گرفت.

چگونه می‌توان تمایل به ناراحتی را آموزش داد؟ اووندن در این باره می‌گوید حتی به عنوان یک عاشق مشتاق هنر او متوجه می‌شود که واکنش احساسی همیشه آسان نیست. او می‌گوید: "این می‌تواند واقعا طاقت فرسا باشد".

مراقب زوزه‌های تجربه خود باشید

شاید بتوان نحوه ارتباط مان با هنر را دلیلی بر کاتارسیس* دانست. این کاری است که آثار هنری انجام می‌دهند. در طول زندگی انسانی مان ما حجم قابل توجهی از درد اندام خیالی* را داریم از دست دادن پدر و مادر در دوران کودکی یا نوجوانی، حضور در جنگ و حتی چیزی به اندازه داشتن یک معلم بدجنس. سپس به دنبال پیدا کردن راهی برای مقابله با آن از طریق کار کردن یا گوش دادن به یک آهنگ یا طرق مختلف دیگر خواهیم بود.

"کارن کی هو" می‌گوید اگر فکر کردن به هنر را به عنوان راهی برای تغییر زمان یا تغیبر تجربه خود آغاز کنید و اگر از پاسخ سطحی "این یک عکس خوب است" فراتر بروید آن زمان تماشای یک اثر هنری می‌تواند تلاشی واقعا جالب توجه باشد.

او به نمایش آثار "یوهاس ورمیر" نقاش هلندی قرن هفدهمی در موزه رایکس آمستردام اشاره می‌کند که با استقبال چشمگیری مواجه شد و بازدیدکنندگان را از سراسر نقاط جهان به سوی خود جلب کرد. علیرغم آن که ممکن است فکر کنید زندگی تان ارتباط اندکی با زندگی اشراف هلندی قرن هفدهمی دارد آثار ورمیر در به تصویر کشیدن زیبایی لحظه‌های روزمره برای تان الهام بخش خواهد بود تا از نو به زندگی خود نگاه کنید. او می‌گوید:"امیدوارم وقتی به انجام آن کار‌ها فکر می‌کنید متوجه شوید که زیبایی در آن لحظه نیز وجود دارد".

* کاتارسیس اصطلاحی است که ارسطو برای تزکیه روحی و روانی تماشاگر از تراژدی عنوان می‌کند. کاتارسیس به نوعی شبیه همذات پنداری یا حس سمپاتیک در تماشاگر است.
*اندام خیالی یا Phantom Limb سندرومی روانی است که فرد هم چنان اندام بدنی از دست رفته را حس کرده و حتی درد را در آن ناحیه احساس می‌کند. در واقع این احساس درد در ناحیه اندام از دست رفته انکار واقعیت تلخی است که در صورت اتمام درد فرد باید با آن روبرو شود.

کانال عصر ایران در تلگرام

دیگر خبرها

  • چین خاک سرخ مریخ را به زمین می‌آورد!
  • کشاورزی در ماه و مریخ: مزرعه‌داری در ورای مدار زمین، امکان‌پذیر است
  • موفقیت به لطف حجاب و ۳ فرزند
  • چگونه به هنر نگاه کنیم و واقعا آن را ببینیم؟
  • زندگی زیر آوار جنایات رژیم صهیونیستی
  • برگزاری آزمون نهایی طرح «زندگی با آیه ها» در آستارا
  • دراگون از ایستگاه فضایی جدا می‌شود
  • (تصاویر) زندگی در بافت فرسوده کرمانشاه
  • چین اولین کشوری خواهد بود که خاک مریخ را به زمین می‌آورد
  • رصد عنکبوت در سیاره سرخ